جدول جو
جدول جو

معنی ریش تراشی - جستجوی لغت در جدول جو

ریش تراشی
(تَ)
عمل ریش تراش. تراشیدن ریش. (یادداشت مؤلف). رجوع به ریش تراش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریش تراش
تصویر ریش تراش
کسی که موی سر و صورت افراد را اصلاح می کند، تراشندۀ ریش، وسیلۀ کوچک برقی برای تراشیدن موی صورت
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ تَ)
عمل برکندن نی نیزارها برای اصلاح زمین. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ریش تراش
تصویر ریش تراش
((تَ))
اسباب معمولاً برقی برای تراشیدن موی صورت
فرهنگ فارسی معین